خداوندادلم تنگ حسین است..
خداوندادلم تنگ حسین است…..
دلم خاک کف پای حسین است….
خدایاکاش شهرم کربلا بود….
سرم هم مبتلابرنیزه هابود….
چنان مستم نماازجام مولا….
که جان بیرون روداز عشق مولا….
حسین ابن علی شمع وجوداست…
که فارغ ازهمه بودونبود است….
خدایاتاروپودم کربلاییست…
که آسایش دراین ملک بلانیست…
منم پروانه مولاگشته شمعم…
مکن تفریق .براوگشته جمعم…
طریق عشقبازی رازدارد…
بنازم دلبرم رانازدارد….
کشم نازت به جانم حضرت عشق….
فدای تارمویت حضرت عشق….
خداوندابهشتم کربلا کن…
وجودم رابه اقامبتلا کن…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عاشق کربلا در 1396/04/05 ساعت 08:00:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید