بریزدور....
بریزدورهمه ی خاطراتی که زجرت میدهندومیکشاندت تامرزفلج شدن مغزت…
بریزشان دورنگاههای گاه وبی گاهی که به جنون میکشاندت…
روی پاهایت بایست وبه دنیاثابت کن که میتوانی.
ان کس که بودونبودش زجراست
ماریست گرد گلویت.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عاشق کربلا در 1396/04/13 ساعت 12:02:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید