انسان
با عجله راه میرفتم
که محکم به چیزی خوردم
“آدم” بود…!
منتظر بودم پرخاش کند
لبخند زد و رفت…
به گمانم “انسان” بود …!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط عاشق کربلا در 1396/01/11 ساعت 11:46:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید