
همیشه اخرمهمونی..
دوشنبه 96/04/05
?
دیدین همیشه لحظه آخرِمهمانے،
صاحب خونه ، دَمِ در می ایسته
ومهمان هارو بدرقه میکنه؟
الانم لحظات آخر مهمانی هست
وخدا دَمِ در ایستاده و بالبخند مهمان های پاک وخالصش رو بدرقه میکنه
?لبخند شیرین خدا، بدرقه ی زندگیتون
✨التماس دعا

دلخسته خداخداخدامےڪردم
یکشنبه 96/04/04
? دلخسته خدا خدا خدا میکردم
? یک ماه برای تو دعا میکردم
? هر جمعهی ماه رمضانی که گذشت
? تا وقت اذان تو را صدا میکردم
? سی روز به عشق دیدنت آقا جان
? من روزه خود به اشک وا میکردم
? در هر شب قدر وقت احیاء ارباب
? با یاد شما یاد و صفا میکردم
? ای کاش نماز عید فطر خود را
? در پشت سر تو اقتدا میکردم
? افسوس چنین نشد و من فهمیدم
? یک ماه برای خود دعا میکردم
?اللهم عجّل لولیڪَ الفرج
?عیدبندگے تون مبارڪ
?بندگے هاتون قبول رفقا

منم خب مثل این جماعت..
یکشنبه 96/04/04
منم خب!
مثل این جماعت،تعارف ڪہ ندارم خداے جان، خستہ شدم از گشنگے و تشنگے..
اما وقتے خاطرات رمضانیم ریڪاورے میشن و یادم میاد درست وسط مهمونیت بودم،جام امن بود،هیچ چیو هیشششڪے نمیتونست آزارم بدہ،اونوقت دلم میگیرہ!..
خب منم!دلم واسہ این حصار امن،
دلم واسہ این میهمانے،
دلم واسہ تو،تویہ لباس میزبانے،تنگ میشہ!تنگ..?

به پایان امداین ماه...
یکشنبه 96/04/04
به پایان آمد این ماه و عبادت همچنان باقیست
برای ما حرم بنویس، نجف تا کربلا کافیست…
الســّـلامُ عَـلـیـکَ یـا اباعبدالله الحسین (ع) ??

هنرجذب نداریم حداقل دفع نڪنیم.
یکشنبه 96/04/04
?هنرجذب نداریم حداقل دفع نکنیم!!
? خواهر شهیدابراهیم هادی می گفت :
? یک روز موتور شوهرخواهرم را از جلوی منزل مان دزدیدند،
عده ای دنبال دزد دویدند و موتور را زدند زمین.
ابراهیم رسید و دزد زخمی شده را بلند کرد،
? نگاهی به چهره وحشت زده اش انداخت و به بقیه گفت: اشتباه شده! بروید.
ابراهیم دزد را برد درمانگاه و خودش پیگیر درمان زخمش شد.
آن بنده خدا از رفتار ابراهیم خجالت زده شد.
❓ابراهیم از زندگی اش سوال کرد، کمکش کرد و برایش کار درست کرد.
❤️طرف نمازخوان شد، به جبهه رفت و بعد از ابراهیم در جبهه شهیدشد…
‼️ اگر مثل ابراهیم هادی هنر جذب نداریم، دیگران را هم دزد تر نکنیم!
?پیشنهاد :
ڪتاب “سلام بر ابراهیم”