شعری که درپاسخ به منتقدان خوانده شد..
جمعه 96/04/16
?? شعری که #میثم_مطیعی در پاسخ به منتقدان شعرخوانی عید فطر خواند
? دیگر نصیحت #صف_اول صلاح نیست!
ای دوستان که در صف دوم نشستهاید
وی دوستان که در صف سوم نشستهاید
ای دوستان که در صف چارم به هر دلیل
یا این که جایی از صف پنجم نشستهاید
ای دوستان! شما! نه! شما! پشت نردهها
آری شما که غرق تبسم نشستهاید
ای دوستان که در صف شش، هفت، هشت، نُه
فرقی نمیکند صف چندم نشستهاید
دیگر نصیحت صف اول صلاح نیست
ای ناصحان که در دل مردم نشستهاید
گویند حرف عقل مگویید و مشنوید
دندان نهید روی جگر خاصه روز عید
وحدتشکن مباش و خیانت مکن دگر
دعوت به کار و خدمت و همت مکن دگر
از کارگر ز دست پر از پینهاش مگو
از دردهای سینه بیکینهاش مگو
آیینه تظلم پیر و جوان مباش
فریاد دادخواهی معدنچیان مباش
آخر چه وقت دم زدن از عدل حیدر است؟
نهجالبلاغه بسته بماند وزینتر است
وحدت شکسته هر که به دشمن زند نهیب
حرمت شکسته هر که ز جرأت برد نصیب
هر شکوه از خیانت دشمن خیانت است
باید گذاشت تا به ابد دست روی دست
باید گذاشت تا به ابد دست روی دست
گر پشت پا زدهست به عهدی که بسته است
مداح را چه کار به نقد و نصیحت است؟
مداح، مدح ما کند و بس! کفایت است!
*
کم نیست حرفهای نگفته هنوز هم
کم نیست دردهای نهفته هنوز هم
ذاکر شوی نفسنفست وقف هیئت است
وقف صدای مردم و نذر عدالت است
آموختیم امر به معروف با حسین
هر کس حسینی است و فدایی است، «یا حسین»
مدح حسین نقد کژیهای امت است
مداح نور دشمن تزویر و ظلمت است
هر دم میان هقهق و حقحق ز حق بگو
چون دعبل و کمیت و فرزدق ز حق بگو
مداح اهل بیت زبان نگفتههاست
فریاد او صدای هر آن کس که بیصداست
قند است نقد، تلخ شده کامشان چرا؟
عریان شدهست دشنه دشنامشان چرا؟
تحریمهای تازه رسیده، به خیر باد!
تحریم دادخواهی و تحریم انتقاد!
هرگز نمیرویم به ترس از میانه، ما
مرد شهادتیم چنین فاتحانه ما
ای مردم همیشه مقاوم به یادها!
ای عمر استوار در این گردبادها!
ای سروهای در دل تاریخ، سربلند!
ای مردم همیشه غریب و شکوهمند!
تنها اگرچه در دل سنگر رها شویم
ما عهد بستهایم زبان شما شویم
زخم زبان ز دوست و دشمن کشیدهایم
توهین نکردهایم، که توهین شنیدهایم
حاشا در این مجاهده کوتاه آمدن
یا با فساد ثانیهای راه آمدن
انتقادشدید...
جمعه 96/04/16
انتقاد شدید سردار نقدی از برخی ادعاها ضدسپاه: مال و ثروت کشور را اطرافیانتان بردهاند
معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه:
? ورود سپاه پاسداران به عرصه اقتصاد و سازندگی به خاطر این بود که هیچ کشوری حاضر نشده که دانش مورد نیاز را در اختیار ما قرار دهد.
?آنهایی که منازلشان بالای 10 میلیارد تا 50 میلیارد تومان است و ما تا به حال مانند این را به جز کاخ شاهان ندیدهایم نمیتوانند درک کنند که انسانی با اخلاص و فرماندهی و مدیریت و کار اقتصادی، در خانهاش کل وسایل یک پنجاهم یک وزیر هم نیست و نمیتوانند درک کنند و فکر میکنند که حتما باید چیزی به جیب بزنند و این جا دیگر کسی نمیتواند حرفی بزند و اگر مرد هستید بیایید.
?چرا دروغ و تهمت به سپاه میزنید؛مال و ثروت کشور را اطرافیانتان بردهاند.
?بسیجیان در دمای 60 درجه جنوب شرق امنیت تهران را تامین میکنند..
روزی مهندس ساختمانی...
جمعه 96/04/16
روزی ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺍهد ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍنش ﺣﺮﻑ ﺑﺰند…
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﻭ را ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰند ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ﻭ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ، ﮐﺎﺭﮔﺮ ﻣﺘﻮﺟﻪ نمیشود. ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﻣﻬﻨﺪﺱ، یک اسکناس 10 ﺩﻻﺭی به پایین میاندازد ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﻭ ﻧﮕﺎﻩ کند. ﮐﺎﺭﮔﺮ 10 ﺩﻻﺭ ﺭا ﺑﺮمیدارد ﻭ ﺗﻮ ﺟﯿﺒﺶ میگذارد ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند مشغول کارش میشود.
ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ 50 ﺩﻻﺭ ﻣﯿﻔﺮستد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ کند پول را در جیبش میگذارد!!!
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺭا میاندازد ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﮔﺮ برخورد میکند. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺮش را ﺑﻠﻨﺪ میکند ﻭ ﺑﺎﻻ ﺭا ﻧﮕﺎﻩ میکند ﻭ ﻣﻬﻨﺪﺱ کارش را به او میگوید..!!
ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ میفرستد ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﺳﭙﺎﺱﮔزﺍﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺳﻨﮓ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺮ ﺳﺮمان میافتد ﮐﻪ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﮐﻮﭼﮏ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﻣﯽﺁﻭﺭﯾﻢ. بنابراین هر ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻣﺎﻥ ﻧﻌﻤﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﯿﺪ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﭙﺎﺱگزاﺭ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺑﯿﻔﺘﺪ.
دست برسینه گذارید..
پنجشنبه 96/04/15
شب جمعه اس…
دست بر سینه گذارید ، همه تعظیم کنید
مادری دست به پهلو ، به حرم
می آید…
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
اللهم الرزقنی زیارة الحسین(ع)
شهیدی که بخاطر حرف امام..
پنجشنبه 96/04/15
شهـــیدی که به خاطر حرف امـام از خیر رتبه یک کنکـــور گذشت?
شهید احمــدرضا احدے ،رتبه 1 کنکــور پزشکے?:
فقط نگذاریـــد حرف امام زمیــن بماند. همیـــــن!?