آرشیو برای: "آبان 1396, 26"

امان ازعشق...

امان از عشق! از این سیلاب ویرانگر از این زیبای سحرانگیز جادوگر مرا سوزاند مرا میراند درخت عقل و تدبیرم زِ برگ و بُن همه خشکاند چه بی رحم است و بی‌احساس! فریبم داد! خدایم را به یغما بُرد خدایش نگذَرَد از او! تمامِ اعتبارم را به آنی شُست همه دیوانه ام… بیشتر »

توزن هارانمی شناسی...

تو زن ها را نمی شناسی… آنها یک حافظه عجیب برای نگهداری وقایع عاشقانه دارند هیچ کدام از حرف هایت یادشان نمی رود حتی می توانی تشریح لحظه ای را که با یک جمله ات دلشان شکست با جزییات دقیق، دو سال بعد از دهانشان بشنوی… وعده ها و قول هایت را طوری یادشان می… بیشتر »

وسیع باش..

وسیع باش… دلتنگ که شدی… منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند… بلند شو و قدمی بردار… دل کسی را شاد کن… دلت خود به خود باز می شود… قوی باش… و پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشی… خودت را دوست داشته… بیشتر »

اگرقایقت شکست.باشد!

?اگر قایقت شکست، باشد! دلت نشکند! دلی را نشکنی اگر پارویت را آب برد، باشد! آبرویت را آب نبَرَد! آبرویی نبری اگر صیدت ازدستت رفت، باشد! امیدت از دست نرود! امیدت_بخدا_باشد بیشتر »

دیگرنمی شودادامه داد.

برای همه مان،یک روزهایی هستند که می نشینیم کنج اتاق و همانطور که دست هایمان یخ کرده می گویم : دیگر نمی شود ادامه داد. برای همه مان روزهایی هستند که خودمان را روی مبل پرت کنیم و بگوییم از این بدتر نمی شود… روزهایی که خیال میکنیم،دیگر هیچ وقت شاد و… بیشتر »